کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوش باشد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
optimist
خوشبین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرد دارای نگرش خوشبینی
-
optimism
خوشبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نگرشی که برحسب آن روند امور رو به بهبودی است و خواستهها و آرزوهای آدمی درنهایت برآورده میشود
-
ease of flow, flow tendency
خوشجریانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] میزان سهولت شارش یک مذاب بهدلیل گرانرَوی آن
-
grazing preference 2
خوشچری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] رغبت چرندگان به گونههای خاصی از گیاهان در هنگام چرا متـ . چرای گزینشی selective grazing
-
خوشخدمتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ← خوشخدمتی سیاسی
-
passage 2
خوشخرامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نوعی یورتمۀ آرام که در آن اسب پیش از گذاشتن پا بر روی زمین آن را تا ارتفاع زیادی بلند میکند
-
browsing preference
خوشسرچری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] رغبت چرندگان سرچر به گونههای خاصی از گیاهان چوبی یا بخشهایی از آنها متـ . سرچری گزینشی selective browsing
-
antiknock agent, antiknock additive
خوشسوزکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] هر مادۀ آلی که از آن برای افزایش عدد اکتان بنزین استفاده میکنند
-
fun tourism
خوشگَردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی گردشگری که عمدتاً بر خوشگذرانی و لذتجویی تأکید دارد
-
euhedral
خوشوجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی دانهای که دارای وجوه بلوری کامل است متـ . خودریخت idiomorphic, automorphic
-
ice-cream plant
گیاه خوشچر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] گیاه بسیار خوشطعمی که حیوانات در هنگام چرا آن را بر سایر گیاهان ترجیح میدهند
-
well-ordered set
مجموعۀ خوشترتیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مجموعهای خطیْمرتب که هر زیرمجموعۀ ناتهی آن دارای کوچکترین عضو است
-
well-posed problem
مسئلۀ خوشطرح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مسئلهای با جوابی یکتا که بهطور پیوسته به دادههای اولیه وابسته است
-
subhedral
نیمهخوشوجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی دانهای که در بخشهایی از آن وجوه بلوری دیده میشود متـ . نیمهخودریخت hypidiomorphic, hypautomorphic
-
easy-flow grade
گونۀ خوشجریان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] گونهای بسپار که، در قیاس با گونههای متداولتر، راحتتر جریان مییابد