کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
kerf, saw cut, saw kerf
ارّهخور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] عرض شکافی که برش ارّه در چوب ایجاد میکند
-
bone nippers, rongeur
استخوانخور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] وسیلهای در جراحی برای برداشتن تکههای کوچک استخوان
-
flatting varnish, rubbing varnish, polishing varnish
ورنی سابخور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] نوعی ورنی حاوی رزین سخت که میتوان سطح آن را سابید و صاف کرد
-
swinging moorings
مهار تابخور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از انواع مهار که با آن یک سر شناور تنها با یک زنجیر یا طناب مهار میشود و شناور امکان تاب خوردن دارد
-
زمان خشکی سنبادهخور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ← زمان سنبادهخوری
-
piston ring zone
رینگخور پیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] بخشی از سطح خارجی پیستون در زیر تاج که شیارهای رینگ پیستون در آنجا قرار دارند متـ . حلقهخور پیستون
-
kerfless cutting
برش بیارّهخور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] برش چوب بدون ایجاد ارّهخور
-
حلقهخور پیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] ← رینگخور پیستون
-
dry-to-sand
خشک سنبادهخور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ویژگی پوششِ درحالخشکشدنی که وقتی آن را سنباده بزنند، کاغذ سنباده نرم یا چسبناک یا جمع نمیشود
-
kerfless sawing
ارّهکشی بیارّهخور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ارّهکشی چوب بدون ایجاد ارّهخور
-
جستوجو در متن
-
kerfing
ارّهخوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ایجاد ارّهخور در چوب
-
board splitter, reviving knife, spreader wheel
گوۀ ارّه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ورقهای فولادی با شکل مشخص که شکاف ارّهخور را هنگام ارّه کردن باز نگه میدارد
-
causeway2
میانگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] معبری که معمولاً با ریختن و انباشتن خاک در آب در میان دریاچه یا تالاب یا خور ایجاد میشود
-
greenhouse, glasshouse
بالاتنۀ خودرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] نیمتنۀ بالایی اتاق خودرو شامل بخش شیشهخور و سقف خودرو