کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خودروی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
single occupant vehicle, SOV
خودروِ تکسرنشین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خودروی که سرنشین آن فقط راننده است
-
heavy vehicle
خودروِ سنگین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خودروی با بیش از چهار چرخ فعال
-
bulldozer
هموارساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خودروی با تیغۀ پهن فولادی که ناهمواریهای زمین را برطرف میکند
-
aircraft mover
یدککش هواگَرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] خودروی برای یدککشی هواگَرد در محدودۀ پیشگاه
-
convertible
خودروِ روبازشو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] خودروی که سقف آن را میتوان بهصورت دستی یا خودکار باز و بسته کرد
-
station wagon, station 3
خودروِ سفری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خودروی که صندلی عقب آن قابل برداشتن یا تا شدن باشد و صندوق عقب نداشته باشد متـ . سفری
-
rented car, rent-a-car
خودروِ اجارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خودروی بدون راننده که مسافر آن را برای مدتزمان معینی اجاره میکند
-
hybrid car, hybrid electric vehicle, HEV
خودروِ دونیرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خودروی که از دو نیروی محرکۀ برق و سوخت فسیلی برای حرکت استفاده میکند
-
dual-fuel
دوسوختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ویژگی خودروی که در آن دو نوع سوخت مختلف همزمان وارد موتور میشود
-
handler
بارزن 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] خودروی برای بارگیری و تخلیۀ بار در هواپیما در محدودۀ پیشگاه
-
fly-drive holiday, fly-drive package
گردشگری هوازمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] سفری که در آن گردشگر، پس از رسیدن به فرودگاه مقصد، برای بازدید از اماکن دیدنی از خودروی استفاده میکند که از قبل کرایه کرده است
-
tramway
قطار خیابانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مشترک حملونقل] خودروی که بر روی ریل فلزی در سطح خیابان حرکت کند و مسافران شهری را جابهجا نماید
-
off-road vehicle, ORV, off-highway vehicle
خودروِ برونجادهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] خودروی که از آن در بیرون از جادهها یا در جادههای فرعی، مانند راههای جنگلی، برای دسترسی به نواحی سختگذر استفاده میکنند
-
commercial vehicle, CV
خودروِ تجاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] خودروی که در جریان یک برنامۀ تجاری برای حمل کالا یا مسافر به کار میرود
-
active vehicle
خودروِ فعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خودروی که آمادۀ خدمترسانی است حتی اگر بهطور موقت برای تعمیرات جزئی یا بازدیدهای عادی از خط خارج شده باشد