کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
shooting guard
دفاع پرتابگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، بازیکن دفاعی که پرتابهای خوبی دارد
-
barophile
فشاردوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] اندامگانی که تحت فشار زیاد هیدرواستاتیک (hydrostatic) بهخوبی رشد میکند
-
flat sour spore
هاگ ترشیدگی بینشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] هاگ مولد فساد در قوطیهای کنسروی که بهخوبی خنک نشده باشند
-
Assmann psychrometer
رطوبتسنج آسمَن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی رطوبتسنج دَمشی که از دماسنجهای آن بهخوبی در برابر تابش محافظت میشود
-
non-heme iron
ناخونآهن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] آهنی که از منابع گیاهی به دست میآید و به خوبی خونآهن جذب نمیشود
-
winter tyre
تایر زمستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] تایری که در آبوهوای سرد و دمای کمتر از 7 درجۀ سلسیوس بهخوبی کار میکند
-
radio range
بُرد رادیویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] حداکثر فاصله از فرستندۀ رادیویی که در آن میتوان نشانک/ سیگنال رادیویی را بهخوبی دریافت کرد
-
experimental barrier
حفاظ آزمایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حفاظی که در آزمونهای تمامعیار تصادف نتایج و کارکرد خوبی داشته است، اما کارایی آن هنوز در عمل احراز نشده است
-
lyotropy
حلاّلیتافزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] افزایش حلپذیری یک ماده در حلاّلی که بهخوبی در آن حل نمیشود، با کمک یک مادۀ سوم
-
observation railcar
قطار تماشا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خودروِ ریلی مسافری با پنجرههای بزرگ برای آنکه مسافران بتوانند مناظر اطراف را بهخوبی بینند
-
superplastic materials
مواد اَبَرمومسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] گروه خاصی از جامدات بسبلورین که در شرایط خاصی از دما و آهنگ کرنش بهخوبی تغییر شکل میدهند
-
fusible alloy
آلیاژ زودگداز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] آلیاژی فلزی که بهآسانی و عموماً زیر دمای 100 درجه ذوب میشود و در دمای نسبتاً پایین شکلپذیری خوبی دارد
-
on-glaze decoration
تزیین رولعابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] پوشش تزیینی سرامیکی یا فلزی که بر روی بدنۀ لعابخورده قرار میگیرد تا در هنگام پخت مجدد بهخوبی با لعاب درهم بیامیزند
-
flame spraying
افشانش شعلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] نوعی افشانش گرمایی که در آن مادۀ پوششی با تزریق در شعلۀ اُکسیسوخت گازی بهصورت مذاب درمیآید و سپس بر سطح موردنظر پاشیده و بهخوبی جذب آن میشود
-
anchor ball
گوی لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نشان دیداری کروی سیاه، به قطر حداقل 60 سانتیمتر، که در جایی از سینه قرار میگیرد که بهخوبی دیده شود و به مفهوم شناورِ درلنگر است متـ .گوی سیاه black ball