کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خنثي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
indifferent plant
گیاه خنثی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گیاهی که رشد آن به عوامل محیطی خاصی وابسته نیست
-
neutral point
نقطۀ خنثی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، فیزیک] نقطهای در هواگرد، بهویژه هواپیما، که در آن پایداری خنثی است
-
neutral stability,indifferent stability
پایداری خنثی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وضعیتی که در آن هواگرد، بدون نوسان و بدون بازگشت به وضعیت پیشین یا انحراف از وضعیت فعلی، تمایل به باقی ماندن در آخرین وضعیت بهوجودآمده دارد متـ . پایداری ایستای خنثی neutral static stability تعادل خنثی neutral equilibrium
-
neutral equilibrium
تعادل خنثی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ← پایداری خنثی
-
neutropause
خنثیایست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] مرز بین خنثیسپهر و یونسپهر
-
neutralization 2
خنثیسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایند خنثی کردن اسیدهای چرب آزاد با قلیا، برای جدا کردن آنها از روغن
-
neutrosphere
خنثیسپهر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] منطقهای در پوستۀ جوّ، بین سطح زمین تا یونسپهر، که در آن اجزای تشکیلدهندۀ جوّ عمدتاً ازنظر الکتریکی خنثی هستند
-
neutralize
خنثی کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، علوم و فنّاوری غذا، مهندسی بسپار] [شیمی] فرایند خنثیسازی محلول با افزودن باز به محلول اسید یا افزودن اسید به محلول باز برای رسیدن به PH هفت [علوم و فنّاوری غذا] فرایند خنثیسازی اسیدهای چرب آزاد با قلیا، برای جدا کردن آنها از روغن
-
neutralizing agent
مادۀ خنثیکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مادهای با خاصیت قلیایی که ترکیبات اسیدی مثلاً اسیدهای چرب آزاد موجود در روغن را خنثی میکند
-
bioinert material
مادۀ زیستخنثی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] مادهای که کمترین پاسخ بافت میزبان را در پی دارد
-
neutral occlusion
جبهۀ همرسی خنثی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوع فراوان همرسی که در آن اختلاف دمای محسوسی بین تودههوای سرد جبهۀ سرد و تودههوای سرد جبهۀ گرم وجود ندارد
-
acid neutralizing potential
توانش خنثیسازی اسید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← ظرفیت خنثیسازی اسید
-
neutral static stability
پایداری ایستای خنثی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ← پایداری خنثی
-
explosive ordnance disposal, EOD
خنثیسازی تسلیحات انفجاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] آشکارسازی، شناسایی، ارزیابی، ایمنسازی، بازیافت و خنثیسازی مهمات منفجرنشده
-
C3I-erasing
خنثیسازی فونات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ← خنثیسازی فرماندهی و نظارت و ارتباطات و اطلاعات