کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خم خانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
space filling curve
خَم فضاپرکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
bend 1
خَم کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] خماندن یا زاویهدار کردن ازطریق اِعمال نیروی مکانیکی
-
flexor
خمکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] 1. عامل خمش 2. ماهیچهای که مفصل را خم میکند
-
asymptotic curve
خم مجانبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] خمی واقع بر یک رویه که صفحۀ بوسان آن در هر نقطه با صفحۀ مماس بر آن رویه در آن نقطه یکی است
-
characteristic curve
خم مشخصه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] هریک از دو خم مزدوج بر یک رویه با این خاصیت که راستای مماس بر آن دو خم در هر نقطه، راستاهای مشخصۀ رویۀ مفروض در آن نقطه باشند
-
exponential curve
خمِ نمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] نمودار تابع y=ax که در آن a عددی ثابت و مثبت است
-
inversion curve
خم وارونگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نموداری که تغییرات دمای وارونگی را برحسب فشار گاز نشان میدهد
-
regression curve
خم وایازش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] خمی که ارتباط بین میانگین متغیر پاسخ با متغیر پیشگو را نمایش دهد
-
smooth curve
خم هموار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
string fingers
انگشتان خم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← انگشتان کشش
-
rail bender
ریلخمکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزاری برای ایجاد شعاع مناسب در ریل بهمنظور نصب آن در قوس مسیر
-
freeze-probability curve
خم احتمال یخبندان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] خم آماری مربوط به احتمال اولین و آخرین رخداد یخبندان پاییز و بهار برای تاریخهای مشخص
-
energy product curve
خم انرژی حاصلضربی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] منحنی تغییرات انرژی حاصلضربی در نقاط مختلف میدان وامغناطنده
-
piecewise smooth curve
خم تکهایهموار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] خمی که بهجز در تعدادی متناهی از نقاط، پیوسته مشتقپذیر باشد
-
cyclic curve
خم چرخهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] خم حاصل از حرکت نقطهای از یک دایره که بر خم مفروضی، بدون لغزش، میغلتد