کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خمیدهچوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
bentwood
خمیدهچوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] چوبی که آن را ابتدا در محیط گرم و مرطوب و احیاناً با بهرهگیری از برخی مواد شیمیایی خم و سپس سرد و خشک میکنند
-
واژههای مشابه
-
چوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ← بافت چوبی
-
flexed burial, seated burial, sitting burial, folded burial, loosed flexure burial
تدفین خمیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تدفینی که در آن جسد متمایل به پهلو است و پاها به سمت شکم و سینه، با زاویهای از 90 تا 45 درجه، جمع شده باشد متـ . تدفین چمباتمهای contracted burial, squatting burial
-
campylodromous
خمیدهرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی نوعی رگبندی دارای چند رگبرگ اولین که در قاعده به شکل قوسهای خمیده و برجسته به طرف بالا خم میشوند و در رأس برگ به هم میرسند
-
curved turnout
دوراهۀ خمیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دوراههای که در آن قوس دو خط انشعابی در یک جهت است
-
softwood
نرمچوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] چوب درختان سوزنیبرگ و برخی درختان سختچوبی که ازلحاظ ساختاری دارای چوب نرم هستند
-
wood preservation
نگهداری چوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] استفاده از فنّاوری برای پیشگیری از تخریب چوب بهوسیلۀ اندامگانهای زنده و حریق
-
smallwood
نازکچوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] دارِ گردی که قطر یا محیط آن از حد مشخصی کمتر باشد، گاه برای این نوع چوب حداقل اندازهای نیز قائل میشوند
-
timber weathering
هوازدگی چوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تخریب سطح چوب براثر تابش نور خورشید و وجود رطوبت هوا و اکسیژن که به خاکستری شدن آن منجر میشود
-
xylem cell
یاختۀ چوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] هریک از یاختههای تشکیلدهندۀ بافت چوبی
-
stumpwood
کُندهچوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] چوب موجود در کندۀ درخت
-
shortwood
کوتاهچوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ساقهچوبی با درازای کمتر از 305 سانتیمتر
-
wood worm
کرم چوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] اصطلاحی عمومی برای کرمینۀ (larva) انواع حشراتی که در حفرههای ایجادشده در چوب زندگی میکنند
-
xylem ray
اشعۀ چوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] یاختۀ نرمآکنهای در بافت چوبی