کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خلاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
counter-intuitive
خلاف شهود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] وضعیتی که در آن رویدادی برخلاف انتظار یا باور همگان رخ میدهد
-
counterfactual reasoning
استدلال خلافآمدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] فرایند ارزیابی ادعاهای شرطی دربارۀ احتمالات بدیل گذشته یا آینده و پیامدهای آنها
-
counterfactual thinking
تفکر خلافآمدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] بررسی بدیلها و رویدادهای ممکن گذشته
-
جستوجو در متن
-
black webber
وبخلافکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] کسی که در استفاده از وب دست به کارهای خلاف بزند متـ . خلافکار
-
regurgitation
پسزنش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] برگشت جریان یک مایع به عقب، یعنی در جهتی خلاف جهت طبیعی آن
-
backing fire
حریق پسرونده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حریقی که خلاف جهت باد یا در فروشیب گسترش مییابد
-
forced feeding
خورانیدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] واداشتن فرد به مصرف غذا بر خلاف میل وی
-
chromatic perceived colour, chromatic colour
رنگ فامدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] رنگی که بر خلاف رنگهای سیاه و سفید و خاکستری فام دارد
-
turning point 2
نقطۀ عطف 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] لحظهای که کنش شکل جدیدی به خود میگیرد و اغلب بر خلاف انتظار تماشاگر تغییر مسیر میدهد
-
central force
نیروی مرکزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نیرویی که جهت آن به سوی مرکز یا خلاف آن است و مقدارش فقط به فاصله از مرکز بستگی دارد
-
fluid resistance
مقاومت شاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نیرویی که در خلاف جهت حرکت جسم در مایع یا گاز بر آن وارد میشود
-
torsional vibration, angular vibration
ارتعاش پیچشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] حرکت یک میله حول محور بلند خود در جهت حرکت عقربههای ساعت و خلاف آن
-
offense, criminal offense
جنحه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] هر عمل خلاف قانونی که برای هریک از انواع آن در مجموعۀ قوانین جزایی، مجازات درخواست شده باشد
-
contour furrow
جوی تراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] جویی که برای جلوگیری از رَواناب و فرسایش خاک در جهت خلاف شیب زمین احداث میشود