کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خفه کردن سرکوب کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
exhaust brake, exhaust retarder
خفهکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] افزارهای در موتورهای دیزلی که ازطریق تغییر پسفشار دود سرعت خودرو را کاهش میدهد
-
smother crop
گیاه خفهکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گیاهی که با ایجاد محیطی متراکم باعث نرسیدن آب یا نور به گیاهان رقیب میشود
-
flooded engine
موتور خفهکرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتوری که به دلیل ورود بیشازاندازۀ سوخت به داخل سیلندرهای آن روشن نشود
-
binaural squelch
خفهسازی دوگوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] توانایی دستگاه شنوایی در کاهش تأثیرات نوفه یا بازآوایش برای بهبود فهمپذیری گفتار هنگامی که نوفه از دو گوش دریافت میشود
-
جستوجو در متن
-
emotional eating
خوردن هیجانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه، روانشناسی] خوردن با هدف سرکوب کردن یا تسکین احساسات منفی از قبیل اضطراب و خشم و دلهره و اندوه
-
توزیع کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← پخش کردن
-
زادآوری کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← تولیدمثل کردن
-
پر کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← باردار کردن
-
ضامن کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ← غیرمسلح کردن
-
adjust 2
میزان کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم مهندسی] مجموعه اَعمالی که برای جفت کردن و دقیق کردن و تنظیم یک دستگاه به کار رود
-
scalping
آردبیزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] الک کردن آرد برای جدا کردن ذرات غیرآردی از آن در هنگام آسیا کردن
-
opening wedge osteotomy
استخوانبُری گوِهباز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] عوض کردن محور طولی با باز کردن قسمتی از استخوان برای صاف کردن استخوان بدجوشخورده
-
winterize
زمستانه کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] سرد کردن روغن برای جدا کردن گلیسریدهایی با نقطۀ ذوب بالا و باقیماندۀ مومها
-
set 2
برنشاندن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] برقرار کردن شرطی خاص، ازجمله یک کردن بیت یا صفر کردن دستگاه شمارش