کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خفت دوپَر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
clove hitch
خفت دوپَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خفتی برای اتصال سر طناب به یک تیرک یا حلقۀ ثابت
-
واژههای مشابه
-
half hitch
نیمخفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خفتی که برای ساختن آن سر طناب را از میان حلقهای که با خود طناب ایجاد شده است رد میکنند
-
choker
خِفت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] سیم یا زنجیر کوتاهی که برای اتصال گِردهبینهها به قلاب سیم دستگاه کشنده وصل میشود
-
hitch 1
خِفت 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهی موقت که با آن طناب را مستقیماً به دور شیء دیگر میبندند یا میپیچند
-
timber hitch
خفت الوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خفتی که با یک دور پیچاندن طناب به دور الوار یا دکل و سپس پیچاندن چندبارۀ طناب به دور خودش درست میشود
-
choker setter
خِفتبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کسی که قبل از کشیدن گِردهبینه یا درخت خِفت را به آن میبندد
-
lanyard hitch
خفت بندآویز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خفتی برای بستن سر طناب به حلقۀ انتهایی قرقره یا بستن چاقو یا سوت به بندآویز
-
choker setting
خِفتبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] عمل بستن خِفت به گِردهبینه یا درخت
-
round turn and two half hitches
خفت بویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خفتی پرکاربرد برای بستن طناب یا بافه به میله یا حلقه یا چشمی بویه
-
marlinespike hitch/ marlinspike hitch, boat knot
خفت پازو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خفتی بسیار ساده و درعینحال محکم که طنابکاران (riggers) از آن برای بستن طناب به دور طنابی دیگر یا پازو یا شیء مشابه استفاده میکنند
-
rolling hitch, magnus hitch
خفت غلتش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خفتی که در هنگام وارد آمدن نیروی کشش از سمتی معین به تیرک بار یا جرثقیل با دو بار بستن ابتدا و انتهای طناب به دور تیرک بسته میشود
-
blackwall hitch, midshipman’s hitch
خفت قلاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خفتی برای بستن طناب به قلاب
-
marline hitch/ marlin hitch
خفت قیطانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نیمخفتی که از یک بار زیر و رو بردن دو سر یک طناب یا دو طناب متفاوت حاصل میشود
-
cow hitch, girth hitch
خفت شاخگاوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خفتی برای بستن میانۀ یک طناب به طناب دیگر یا تیر یا حلقه