کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خط انتقال متوازن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
balanced transmission line
خط انتقال متوازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] خط انتقالی که در آن هریک از رساناها نسبت به زمین پاگیریها/ امپدانسهای (impedances) یکسان دارد
-
واژههای مشابه
-
track foreman
مباشر خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فردی که نظارت و هدایت فعالیتهای اجرایی خط آهن را بر عهده دارد
-
calligraphic painting
نقاشیخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] نوعی نقاشی که با کلمات خوشنویسیشده و رعایت اصول ترکیببندی و در نظر گرفتن عناصر تصویری اجرا شده باشد
-
track maintenance
نگهداری خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فرایند شناسایی و رفع عیوب خط
-
track possession
مسدودی خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] وضعیتی که در آن قطعهای از خط برای عملیات نگهداری یا تعمیر یا نوسازی به واحد تعمیرات واگذار میشود و درنتیجه قطار نمیتواند از روی آن عبور کند
-
backslash, reverse slash
واکجخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از نویسههای صفحهکلید رایانه که با علامتِ «\» نشان داده میشود
-
track geometry
هندسۀ خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مبانی و مفاهیم محاسباتی و هندسی طراحی که در آن مؤلفههای مربوط به ساخت ازقبیل عرض و تراز و جابهجایی عرضی خط و دستورالعملهای اجرا برای نصب و نگهداری خط مطرح است
-
car stop, wheel stop
کفش خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] 1. افزارهای که برای جلوگیری از حرکت قطار در جلوی چرخهای آن گذاشته میشود 2. بخشی از خط در قطارهای شهری برای سوار و پیاده کردن مسافران
-
slash 2
کجخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از نویسههای صفحهکلید رایانه که بهصورت «/» نشان داده میشود
-
world line
جهانخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مسیر پیوستۀ رویدادهای مربوط به یک ذره در فضا ـ زمان چهاربُعدی
-
پایدارساز خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← ماشین پایدارساز خط
-
detonator
ترقۀ خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزاری که در مواقع اضطراری، در هنگام عبور چرخ قطار از روی آن، با ایجاد انفجاری کوچک، راننده را از خطر آگاه میکند متـ . ترقه
-
gauge side
درونخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فضای داخلی بین دو ریل یک خط آهن
-
wiretapping
شنود خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی، مهندسی مخابرات] کسب اطلاعات ازطریق اتصال به یک سیم یا سایر رساناهایی که برای ارتباطات به کار گرفته میشوند متـ . خطشنود