کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خشککن محفظهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
dry heat
گرمای خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] روشی برای سترونسازی با استفاده از هوای خشک و داغ که بهویژه برای سترونسازی شیشهآلات و دیگر مواد جامد مقاوم به حرارت کاربرد دارد
-
dry matter, DM 2
مادۀ خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مواد باقیمانده از یک گیاه پس از خشک کردن کامل آن در کوره
-
dry fruit
میوۀ خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] میوهای که میانبَر آن بهوضوح در زمان رسیدن خشک است
-
dry deposition
نهشت خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] فرایندی که ازطریق آن گازها و ذرات جوّ در نتیجۀ حرکتهای تلاطمی تصادفی هوا به سطح زمین منتقل میشوند
-
aneroid barometer
فشارسنج خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] فشارسنجی با محفظۀ فلزی که در آن از هیچ مایعی استفاده نمیشود متـ . فشارسنج فلزی
-
aneroid barograph
فشارنگار خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] فشارسنج فلزی ثبّات متـ . فشارنگار فلزی
-
dry prairie
مرغزار خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مرغزاری در شیبها و بلندیهای زهکشیشده که غالباً مجاور مرغزار معتدل است
-
semiarid
نیمهخشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ویژگی اقلیمی با بارش سالانۀ بسیار کم، معمولاً از 250 تا 500 میلیمتر
-
هتل خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ← مهمانخانۀ خشک
-
dry pruning
هَرَس خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] هَرَس شاخههای مردۀ درختان
-
dry traction
کشانش خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و اجزای خودرو، مهندسی بسپار- تایر] میزان کشانش یا چنگزنی تایر در جادۀ خشک
-
recitativo secco (it.), recitativo semplice (it.)
گفتاواز خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گفتاوازی که تنها با سازهایی همراهی میشود که صدای بم را اجرا میکنند
-
dried meat
گوشت خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گوشتی که برای نگهداری آن را خشک کردهاند
-
temperance hotel
مهمانخانۀ خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مهمانخانهای که در آن مشروبات الکلی ارائه نمیشود متـ . هتل خشک
-
détaché sec (fr.)
منقطع خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گونهای از اجرای منقطع که در آن فشار صوتی به شکلی اِعمال میشود که با ایجاد صوتی قوی، در مقابل سکوتهای بین نُتها، حالت خشکی به صدا داده میشود