کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرده توتون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
retail banking
خُردهبانکداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] انجام عملیات توسط یک بانک برای بنگاهها و اشخاص
-
crumbling
خردهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خرد کردن مواد غذایی
-
retail travel agent
خردهسفرگذار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شخص یا سازمانی که به نمایندگی از طرف سفرسازان در مقابل دریافت کارمزد، به ارائۀ این خدمات میپردازد
-
subculture 1
خردهفرهنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] فرهنگ گروهی اجتماعی با ویژگیهای مشترک زبانی یا گویشی یا باوری یا آیینی یا پوششی در درون یک جامعۀ بزرگتر
-
bit part
خردهنقش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نقش کوچکی در فیلم که بازیگر آن معمولاً فقط یکی دو جمله ادا میکند
-
retail price
نرخ خردهفروشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] قیمت درنظرگرفتهشده برای فروش کالا یا خدمات به مشتری نهایی توسط خردهفروش
-
litharenite, lithic arenite
سنگماسۀ خردهسنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگماسهای که بیش از 25 درصد آن از قطعات خردهسنگی، کمتر از 10 درصد آن از فلدسپار و کمتر از 75 درصد آن از کوارتز و کوارتزیت و چرت تشکیل شده است
-
subplot
خردهپِیرنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] پِیرنگ فرعی در یک نمایشنامه یا فیلمنامه که مکمل پِیرنگ اصلی است و گاه با بازتاب پِیرنگ اصلی یا در تقابل با آن ساختار نمایش یا فیلم را شکل میدهد
-
electronic tailer, e-tailer
خردهفروش الکترونیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] کسی که ازطریق اینترنت خردهفروشی میکند
-
tour retailer
خردهفروش گشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] سفرگذاری که گشتها را مستقیماً به مشتریان نهایی میفروشد
-
electronic tailing/ electronic tail, e-tailing/ e-tail
خردهفروشی الکترونیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] خردهفروشی ازطریق اینترنت