کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاک آلود شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
consistency of soil, soil consistency
قوام خاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای] میزان مقاومت خاک در برابر جریان آب که به میزان رطوبت خاک بستگی بسیار دارد
-
soil association
جامعۀ خاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] گروهی از واحدهای طبقهبندی خاک که با هم و مطابق با الگویی ویژه در یک پهنۀ جغرافیایی وجود دارند
-
dust storm
توفان خاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] باد شدیدی که به سبب بلند کردن گردوخاک به هوا، سبب کاهش دید افقی تا کمتر از 1000 متر شود
-
soil aeration
تهویۀ خاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] فرایندی که در آن با شکستن و برگرداندن لایههای خاک و ایجاد خلل و فرج در آن، هوای بیشتری وارد خاک میشود
-
soil fertility
حاصلخیزی خاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قابلیت خاک در تأمین آب و مواد مغذی و بستری مناسب برای رشد گیاه
-
soil thermometer, earth thermometer
دماسنج خاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی دماسنج برای اندازهگیری دمای خاک
-
soil thermograph
دمانگار خاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دمانگاری برای ثبت دمای خاک که عنصر حساس آن در عمقهای مختلف زمین قرار داده میشود
-
black soil, Chernozem, black earth, black land
سیاهخاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] خاکی که به دلیل دارا بودن گیاخاک فراوان سیاه است
-
soil conservation, conservation of soils
حفاظت خاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جلوگیری از فرسایش خاک با به کار بردن روشهایی از قبیل آبیاری و مالچپاشی (mulching) و ممانعت از کشت مفرط
-
organic soil
خاک آلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] خاکی که ضخامت لایههای حاوی مواد آلی آن بیشتر از ضخامت لایههای معدنی آن باشد
-
pedocal
خاکآهک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گروه بزرگی از خاکها که در فرایند تشکیل آنها عنصر کلسیم انباشته شود
-
calcareous soil
خاک آهکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] خاکی که مقدار کلسیمکربنات آزاد آن بهحدی است که در هنگام واکنش با اسید میجوشد
-
pedalfer
خاکآهن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گروه بزرگی از خاکها که در فرایند تشکیل آنها مقدار اکسید فلزات سهظرفیتی بیش از سیلیس باشد
-
sawdust
خاکارّه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] خردههای بسیار ریز چوب که براثر ارّهکشی به وجود میآید
-
dust horizon
خاکافق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] سطح بالای لایۀ گردوخاک حاصل از وارونگی دما در سطوح پایین