کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاکی رنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
soil liner
آستر خاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] آستری از خاک کوبیده برای خاکچال
-
land drain, field drain
زهکش خاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای] لولههای سفالی با اتصال لببهلب و طرح جناغی با عمق 300 تا 600 میلیمتر از سطح زهکشی برای تخلیۀ آب
-
earthworks
عملیات خاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای، حملونقل ریلی] هرگونه خاکبرداری یا خاکریزی در عملیات راهسازی
-
amphibious
آبخاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ویژگی عملیات و ادوات و تجهیزات و نفراتی که توأمان توانایی عمل در دریا و خشکی را دارند
-
amphibious group
گروه آبخاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بخشی از نیروی آبخاکی که با هدایت یک فرمانده عملیات آبخاکی مشخصی را انجام میدهند
-
amphibious squadron
ناوگروه آبخاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعۀ چند ناو نیروبَر هجومی (assault shipping) آبخاکی که برای حمل نیروها و تجهیزات در عملیات هجومی آبخاکی مورد استفاده قرار میگیرد
-
amphibious force
نیروی آبخاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ترکیبی از یگانهای شناور نیروهای دریایی و زمینی و نیز نیروهای پشتیبانی سازماندهیشده و آموزشدیده برای انجام عملیات آبخاکی
-
alkaline earth metal
فلز قلیایی خاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] هریک از فلزهای سنگینتر گروه دوم جدول تناوبی که در پوستۀ زمین فراوان یافت میشود
-
amphibian
وسیلۀ آبخاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وسیلهای که توانایی عمل در دریا و خشکی را بهتنهایی یا توأمان داشته باشد
-
amphibious demonstration
تظاهربهتک آبخاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی عملیات آبخاکی همراه با نمایش نیرو که بهمنظور فریب دشمن انجام میشود و انتظار میرود دشمن طوری گمراه شود و به بیراهه رود که دست به راهکاری زند که به زیان او تمام شود
-
amphibious withdrawal
عقبنشینی آبخاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی عملیات آبخاکی، که در آن نیروها از ساحل دشمن یا دشمن بالقوه خارج میشود
-
amphibious operation
عملیات آبخاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] حملۀ دریا به خشکیِ نیروهای زمینی و دریایی به مواضع دشمن با ناوها و شناورهای نیروبَر
-
rare-earth elements, REE
عناصر خاکی کمیاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، شیمی] عناصری با عدد اتمی 57 تا 71 که دارای ویژگیهای شیمیایی یکسانی هستند
-
جستوجو در متن
-
weathering
هوازدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فرایندی تخریبی که در آن رنگ و بافت و ترکیب مواد خاکی یا سنگی براثر عوامل جوّی تغییر میکند