کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاکستردانسپاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
urned cremation
خاکستردانسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] قرار دادن بقایای سوختۀ استخوانهای انسان یا جانور در درون خاکستردان
-
واژههای مشابه
-
cinerary vessel, burial urn, funerary urn, funeral urn, cremation urn, cinerary urn, burial pot
خاکستردان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ظرفی برای نگهداری خاکستر سوختۀ یک یا چند جسد
-
devolution, power-sharing 1
قدرتسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] واگذاری قدرت از حکومت مرکزی به یک نهاد حکومتی محلی
-
capitulations/ capitulation
قضاوتسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] سپردن حق رسیدگی قضایی جرایم اتباع خارجی به نمایندۀ حقوقی دولت خارجی؛ این حق اولبار در قرن نوزده میلادی برای حمایت از کارگزاران دولتهای استعماری از جانب دولتهایی مانند ایران و عثمانی داده شد
-
cremation, incremation, incineration, artificial heat decomposition
آتشسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] سوزاندن جسد مردگان
-
posting, dépôt (fr.)
پُستسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] تحویل مرسولۀ پُستی به واحد پُستی برای ارسال به گیرنده
-
outsourcing
برونسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] سپردن کار یا خدمات درون سازمان به یک شرکت در بیرون
-
insourcing
درونسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] انتقال کارهایی که در بیرون شرکت انجام میشود به درون شرکت و انجام آنها در داخل شرکت
-
خاکسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ← تدفین
-
aquatic disposal, water burial, fluvial funeral, river burial
آبسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی تدفین که در آن جسد را در آب رود یا دریا رها میکنند
-
funeral pyre, funeral pile
هیمۀ آتشسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پشتهای از چوب و مواد سوختنی برای سوزاندن جسد
-
primary cremation
آتشسپاری در گور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] سوزاندن جسد یک فرد در درون تل هیزم در یک قبر
-
date of posting, date de dépôt (fr.)
تاریخ پُستسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] تاریخی که در آن مشتری مرسولۀ پُستی را به باجه یا مأمور پُست تحویل میدهد
-
cremation pit
چال آتشسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گودالی که در آن آتشسپاری انجام میشد یا بقایای آتشسپاری در آن دفن میشد