کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاموش خاموش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
motoring
خاموشچرخانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] چرخاندن موتور توربینی با راهانداز (starter)، بدون استفاده از سامانۀ جرقه و سوخت و روشن شدن موتور
-
transcriptional silencing
خاموشسازی رونویسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] متراکم شدن بیشازحد دامنهای از کروماتین که از فعالیت ژن جلوگیری میکند و در این حالت وجود عوامل رونویسی فعال در یاخته تأثیری در رونویسی ندارد
-
gene silencing
خاموشسازی ژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] منع بیان ژن
-
جستوجو در متن
-
samesense mutation, synonymous mutation
جهش هممعنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← جهش خاموش
-
blinking 1
چشمکزن 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] عنصری تصویری که متناوباً روشن و خاموش شود
-
self-extinguishing cigarette
سیگار خودخاموش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] سیگارهایی که براثر پک نزدن خودبهخود خاموش میشوند
-
dead language
زبان مرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] زبانی که گویشور بومی ندارد متـ . زبان خاموش extinct language
-
headlight on/off delay system
سامانۀ خودکار چراغ جلو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] سامانۀ خودکار دومنظوره که میتواند روشن یا خاموش شدن چراغ جلو را به تناسب میزان روشنایی واپایش کند و پس از خاموش شدن خودرو چراغ جلو را حدود سه دقیقه روشن نگه میدارد
-
dead engine
موتور ازکارافتاده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] موتوری که پس از خاموش شدن در هنگام پرواز قابل راهاندازی مجدد نیست
-
shut down 2
متوقف کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] پایان دادن به کار سامانۀ عامل به قصد خاموش کردن رایانه
-
actuation
فعالگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] روشن یا خاموش یا تنظیم کردن یا به حرکت درآوردن یک دستگاه
-
flasher
چشمکزن 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی چراغ راهنمایی که بهطور متناوب و لحظهای خاموش و روشن شود
-
reboot
بازراهاندازی کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] بهکار انداختن دوبارۀ یک رایانه بلافاصله پس از خاموش کردن آن
-
fire suppression
اطفای حریق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تمامی اقداماتی که در عملیات خاموش کردن حریق، از مرحلۀ کشف حریق تا خاموشسازی آن انجام میشود