کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خار در جیب افکندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
spike 2
خار 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] نوعی برجستگی بر روی سطح ذرۀ ویروسی
-
spine
خار 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] برگی نوکتیز یا بخشی نوکتیز از برگ که شامل دُمبرگ یا رگبرگ اصلی یا رگبرگ دومین یا برگچه یا گوشواره است
-
spur, bone spur
خار استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] ← استخوانرُست
-
rudder pintle, pintle
خار لولای سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قلاب یا میلهای بر روی سکان که به پایۀ لولای سکان نصب میشود و نقش لولا را برای سکان دارد
-
جستوجو در متن
-
body-worn hearing aid, body hearing aid
سمعک جیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] سمعکی که صدابَر و تقویتکننده و خروجی آن درون محفظهای بر روی بدن یا در جیب قرار داده میشود و ریزبلندگوی (receiver) آن که با سیمی به خروجی محفظۀ مذکور متصل است در گوش قرار میگیرد
-
pocket computer, hand-held computer, palmtop computer
رایانۀ جیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] رایانهای کوچک و قابلِحمل در ابعادی که میتوان آن را با یک دست نگه داشت و با دست دیگر از آن استفاده کرد یا در جیب گذاشت
-
slash 1
دارماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] آنچه از درخت پس از افکندن و شاخهزنی و پوستکنی و بهینهبُری یا پس از توفان و حریق و کتزنی در جنگل بر جای ماند