کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حیات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
wildlife
حیات وحش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] همۀ موجودات گیاهی و جانوری که در محیط طبیعی، بدون مداخلۀ انسان، زندگی میکنند
-
wildlife tourism
گردشگری حیاتوحش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نـوعی گردشگری که در آن گردشگـران برای مشاهده و مطالعه و شناخت زیاگان و گیاگان به گردش در زیستگاههای آنها میپردازند
-
wildlife management
مدیریت حیات وحش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بهکارگیری اصول علمی و فنی حفاظت از جمعیت حیاتوحش و زیستگاه آن عمدتاً برای مقاصد تفریحی و علمی
-
pro-life movement, anti-abortion movement
جنبش حق حیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] جنبشی که برای جنین حق زندگی قائل است
-
جستوجو در متن
-
granivore
دانهخوار 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] موجودی که برای ادامۀ حیات خود از دانه تغذیه میکند
-
sanctuary 1
امانگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] منطقۀ خاصی که در آن از حیاتوحش محافظت میشود
-
wilderness-dependent wildlife
گونههای وحشبومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] گونههایی که حیات آنها وابسته به وجود یا تداوم وحشبوم است
-
astrobiology
اخترزیستشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] بررسی علمی احتمال وجود حیات در دیگر نقاط عالم
-
induced abortion
سقط القایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] پایان دادن به بارداری قبل از اینکه جنین قادر به ادامه حیات پس از تولد باشد
-
aridity
خشکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] حالتی که در آن اقلیم، فاقد نم کافی برای بهبود حیات است
-
granivorous
دانهخوار 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] ویژگی موجودی که برای ادامۀ حیات خود از دانه تغذیه میکند
-
environmental factors
عوامل زیستمحیطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] شرایطی در محیط زیست که بر حیات یا خاک تأثیر میگذارد
-
habitat conservation area, HCA
محدودۀ حفاظتی زیستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] محدودۀ پیوستهای از یک زیستگاه که برای حفاظت و تکثیر حیاتوحش مدیریت میشود
-
close game season
فصل شکارممنوع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] زمان زایمان و شیردهی و تخمریزی و تخمگذاری حیاتوحش که در طی آن شکار آنها ممنوع یا بسیار محدود میشود