کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حوضچۀ مهار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
mooring basin
حوضچۀ مهار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] حوضچهای در بندر یا بندرگاه که در آن شناورها را برای در امان ماندن از طوفان و امواج مهار میکنند
-
واژههای مشابه
-
dockmaster/ dock master
مسئول حوضچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] افسر یا کارمندی که مسئول فرایند حوضنشینی یا واحوضنشینی (undocking) ناو است
-
chamber
حوضچه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] در صنعت آب و فاضلاب، حوض کوچکی که واکنش معینی در آن انجام میشود
-
dock
حوضچه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] آبگیر مصنوعی بزرگی که امکان آبگیری و تخلیۀ آن همواره وجود دارد و همین امر امکان ورود و خروج شناورهای سنگین را فراهم میکند متـ . حوضچۀ تعمیرات
-
حوضچۀ تعمیرات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ← حوضچه
-
weld pool
حوضچۀ جوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] حجمی موضعی از فلز مذاب قبل از انجماد
-
turning basin, maneuvering basin
حوضچۀ چرخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] محوطهای در یک آبراه یا بندر که کشتی میتواند در آن بچرخد
-
tidal pool, tide pool/ tidepool
حوضچۀ کِشَندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، زمینشناسی، علوم جَوّ] حوضچۀ آب باقیمانده از فعالیت کِشَندی
-
حوضچۀ کلرزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← حوضچۀ تماس کلر
-
pond value
قیمت حوضچهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قیمت بینه در هنگام تحویل در بارانداز آبی یا حوضچۀ انبار بینه یا کشَندگاه آب
-
warping chock
هادی طناب حوضچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هادی طنابی که در کنارۀ حوضچه نصب شده است و برای گذراندن و هدایت طناب از آن استفاده میکنند
-
slip dock
سرسرۀ حوضچهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی سرسرۀ ریلی ویژۀ حوضچه که تغییرات جزرومد بر آن تأثیری ندارد و شناور پس از بالاکشیدهشدن از آن در درون حوضچه قرار میگیرد
-
chlorine contact chamber
حوضچۀ تماس کلر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] واحدی از تصفیهخانه که در آن آب یا فاضلاب را با کلر گندزدایی میکنند متـ . حوضچۀ کلرزنی