کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حملونقل زمینی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
Aries, Ari, Ram
حَمَل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورت فلکی منطقهالبروج بین دو صورت ثور و حوت که به شکل بره یا قوچ تصور میشود
-
loading warranties
محدودیت حمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] محدودیت در بارگیری و جابهجایی گروه خاصی از کالاها که گاه ممکن است در بیمهنامۀ دریایی در نظر گرفته شود
-
haul distance
مسافت حمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مسافتی که وسیلۀ جمعآوری زباله از آخرین نقطۀ برداشت تا ایستگاه انتقال یا محل فراوری یا محل دفع نهایی طی میکند
-
haul time
مدت حمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مدتزمان لازم برای انتقال پسماند جامد از محلی به محل دیگر
-
freight broker
واسطۀ حمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کسی که در تنظیم شرایط قرارداد حمل بین فرستندۀ بار و حملکنندۀ آن نقش واسطه دارد
-
delivery
وضع حمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] خروج کودک و پردههای جنینی (fetal membranes) از بدن مادر
-
forwarding 1, prehauling
پیشحمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حمل فراوردههای چوبی از پای کنده تا انبارگاه جنگل
-
freight transportation
حمل کالا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] جابهجایی کالا از تولیدکننده به مصرفکننده
-
deadweight, deadweight all told, deadweight cargo capacity, deadweight capacity, deadweight tonnage, total deadweight, deadweight carrying capacity, net capacity, useful capacity, cargo carrying capacity
ظرفیت حمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ظرفیت کلی کشتی برای حمل محموله، اعم از بار و مسافر و آذوقه و آب شیرین و سوخت و خدمه و تجهیزات کشتی، تا جایی که خط شاهین آن در حد مجاز قرار گیرد
-
document of compliance 2
مجوز حمل کالای خطرناک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مدرکی که برای حصول اطمینان از انطباق وضعیت انبارهای کشتی با مقررات و الزامات آییننامۀ حمل کالای خطرناک صادر میشود
-
forwarder 2
ماشین پیشحمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ماشینی که فراوردههای چوبی را از پای کُنده تا انبارگاه جنگل حمل میکند
-
deadweight ratio,deadweight displacement coefficient
نسبت ظرفیت حمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نسبت ظرفیت حمل به میزان جابهجایی آبخور در حالت بارگیریشده
-
first point of Aries
نقطۀ اول حَمَل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] نقطهای در استوای آسمانی که بعد را نسبت به آن میسنجند و همان نقطۀ اعتدال بهاری است
-
transit technology
فنّاوری حملونقل عمومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] فنّاوری مربوط به مشخصههای فیزیکی وسایل نقلیۀ عمومی و بستر حرکت آنها
-
transportation demand management, TDM
مدیریت تقاضای حملونقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] راهبردهای بهکارگیری شیوههای کمهزینه در بالابردن بازدهی سامانۀ حملونقل