کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حلقه 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
bight
حلقه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخش تاشدۀ طناب که یک دایره را تشکیل میدهد
-
جستوجو در متن
-
subring
زیرحلقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] زیرمجموعهای از یک حلقۀ مفروض که نسبت به عملهای آن حلقه، خود نیز یک حلقه باشد
-
antiendomorphism
پاددرونریختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] یک پادهمریختی از یک حلقه به همان حلقه
-
antiautomorphism
پادخودریختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] حالت خاصی از پادیکریختی از حلقهای به همان حلقه
-
activating group
گروه فعالساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] گروهی که با اتصال به حلقۀ بنزن فعالیت این حلقه را بیشتر میکند
-
principal ideal
آرمانۀ اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] کوچکترین آرمانۀ یک حلقه که شامل عنصر مفروضی از آن حلقه باشد
-
chain splice
همباف زنجیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] همبافی که در آن رشتههای طناب به حلقه یا حلقههای زنجیر به شیوههای گوناگون متصل میشود
-
mutual impedance
رهبندی متقابل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] نسبت ولتاژ مختلط در یک حلقه (mesh) به جریان مختلط دیگر هنگامی که جریان حلقههای دیگر صفر باشد
-
mutual admittance
رهدهی متقابل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] نسبت جریان مختلط در یک حلقه (mesh) به ولتاژ مختلط دیگر هنگامی که ولتاژ حلقههای دیگر صفر است
-
French bowline, bowline on a bight
گره دوحلقهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهی متشکل از دو حلقه برای بالا بردن ایمنی در نگه داشتن یا کشیدن یا نجات دادن فرد که در آن یکی از حلقهها به دور کمر و در زیر بازوان محکم میشود و از حلقۀ دیگر بهعنوان نشیمن استفاده میشود متـ . گره کمر
-
alternative algebra
جبر متناوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] جبری که یک حلقۀ متناوب است
-
algebra
جبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] 1. شاخهای از ریاضیات که به معادلات و ساختارهای مجرد، همچون گروه و حلقه، میپردازد 2. حلقهای که فضای بُرداری روی یک میدان است
-
polymeric sulphur
گوگرد بسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] گوگرد حاصل از گرمایش گوگرد معمولی با حلقههای S8 تا دمایی بیش از 150 درجه و بسپارش حلقهگشای این ماده
-
anchor shackle
بخوی لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخویی که زنجیر را به حلقۀ لنگر متصل میکند