کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حلق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← حفرۀ حلق
-
واژههای مشابه
-
pharyngeal cavity
حفرۀ حلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] محفظهای در مجرای آوایی که از پایین به حنجره و از بالا به انشعاب حفرۀ خیشوم و حفرۀ دهان محدود میشود و در تولید آواهای حلقی نقش دارد متـ . حلق
-
nasopharyngeal carcinoma
پوشچنگار حلقوبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینهای بدخیم که از پوشش فضای پشت بینی منشأ میگیرد
-
جستوجو در متن
-
pharyngeal
حلقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ویژگی آنچه مربوط به حفرۀ حلق است
-
gargle
غرغره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] 1. گرداندن محلول در حلق برای شستوشو و ضدعفونی 2. محلولی که برای شستوشو و ضدعفونی حلق به کار میرود
-
nausea
تهوع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] احساس نامطبوعی در معده و حلق که ممکن است به استفراغ منجر شود
-
nasogastric tube, NG-tube
لولۀ بینیمعدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] لولهای که با گذشتن از بینی و حنجره و حلق و مری به معده میرسد
-
eustachian tube, auditory tube
شیپور استاش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] لولهای که ابتدای آن استخوانی و انتهای آن غضروفی است و گوش میانی را به حلق وصل میکند
-
pharyngealization
حلقی شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فرایند تولید آوایی که با بست در حفرۀ حلق همراه است متـ . حلقیشدگی
-
palatine tonsil, tonsil 1, tonsilla palatina
لوزه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] هریک از دو تودۀ بادامیشکل در دو طرف حلق دهانی که عمدتاً از بافت تنابهای تشکیل شده است
-
Acoelomorpha
بیکاوریختتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از جانورانِ فاقد کاواک (coelom) و حفرۀ گوارشی یا حلق که تولیدمثل غیرجنسی دارند و فاقد دستگاه عصبی مرکزی هستند ولی تقارن دوطرفی دارند
-
Sipunculida, Sipuncula
ماشورهتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از سلسلۀ جانوران با ظاهری کرمشکل و بدنی استوانهای و فاقد بند که دهانشان با تعدادی شاخک (tentacle) احاطه شده است که بخشی از حلق مکنده (protrusible introvert) هستند؛ این جانوران دارای دستگاه گوارش نعلشکل هستند که مخرج آنها در س...
-
Gnathostomulida
دهانفکتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از سلسلۀ جانوران که به کمک آروارههای حلقی و با تراشیدن باکتریها و قارچهای سطح بستر غذای خود را به دست میآورند؛ حلق آنها به رودۀ کور ختم میشود و فاقد مخرج هستند و به همین دلیل آنها را گروه خواهری شاخۀ پهنکرمتباران در نظر م...