کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حلال بائی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
resolvent set
مجموعۀ حلاّل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] برای عنصر x از یک جبر باناخِ مختلطِ یکهدار، مکمل طیف x
-
lyonium ion
کاتیون حلاّل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] کاتیونی که از پروتوندار کردن مولکول حلاّل به دست میآید
-
cosolvent
کمکحلاّل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] حلاّلی که در یک فرایند شیمیایی به حلاّل اصلی افزوده میشود تا قدرت حلاّلیت آن را افزایش دهد
-
lyate ion
آنیون حلاّل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] آنیونی که از حذف پروتون از مولکول حلاّل به دست میآید
-
solvation
حلاّلپوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] پوشاندن یونهای موجود در محلول با حلاّلی بهجز آب
-
solvated
حلاّلپوشیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] ویژگی یونی که تعداد معینی حلاّل مانند الکل در فضای همآرایی خود داشته باشد
-
lyophilic, solvent loving
حلاّلدوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] ویژگی مادهای که میل به حلاّل دارد
-
solvatochromism
حلاّلرنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] قابلیت ماده در تغییر دادن رنگ خود براثر تغییر قطبایی حلاّل
-
lyocratic
حلاّلسالار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ویژگی پراکنهای که براثر نیروهای حلاّلپوشی پایدار میشود
-
leaching 2
حلاّلشویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] استخراج مادهای حلشدنی از جامدی حلشدنی ازطریق انحلال در یک حلاّل مناسب
-
solvalysis
حلاّلکافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] گسسته شدن یک مولکول در واکنش با حلاّل، بهطوریکه بخشی از مولکول با جزء آنیونی حلاّل و بخش دیگر آن با جزء کاتیونی حلاّل پیوند ایجاد کند
-
solvophoresis
حلاّلکوچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی نفوذ کوچی (diffusionphoresis) که در آن ذرۀ حلشده در یک حلاّل مخلوط با شیو غلظت به سمتی کوچ میکند که غلظت حلاّل در آن بیشتر است
-
lyophobic, solvent hating
حلاّلگریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ویژگی مادهای که میل به حلاّل ندارد
-
leachate 2
محصول حلاّلشویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] محلول حاصل از انحلال جزء حلشدنی یک جامد
-
solvent extraction
استخراج با حلاّل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی شیمی] جداسازی مواد شیمیایی مختلف، با قدرت انحلال متفاوت، بهکمک فرایند انحلال انتخابی (selective solvent action)