کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حفاری کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
mobile offshore drilling unit
واحد سیار حفاری فراساحل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] واحدی برای حفاری در بستر دریا که میتوان آن را بهآسانی از مکانی به مکان دیگر جابهجا کرد اختـ . وسحاف MODU
-
drilling mud corrosion, drilling fluid corrosion
خوردگی گِل حفاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی که براثر استفاده از سیال حفاری نفت آبپایه به وجود میآید
-
جستوجو در متن
-
archaeological excavator
کاوشگر باستانشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] شخصی که در محوطههای باستانشناختی به حفاری و خارج کردن اشیای آسیبپذیر از زیر خاک میپردازد بدون آنکه صدمهای به آنها برسد