کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حساب کشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
account executive, AE 2
متصدی حساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نامی برای فروشندهای که حسابی را در اختیار مشتری قرار میدهد
-
accounting management
مدیریت حساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مجموعهای از کارکردها در مدیریت شبکه که امکان اندازهگیری میزان استفاده از خدمات شبکه و هزینۀ آن را فراهم میکند
-
account code
کد حساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] کدی که به یک مشتری یا پروژه یا واحد یا شعبه برای ردگیری هزینه و صورتحساب اختصاص مییابد
-
account aggregation
تجمیع حساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] گردآوری اطلاعات از وبگاههای متعدد و ارائۀ آنها به مشتری بهصورت یکپارچه
-
integral calculus
حساب انتگرال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] قسمتی از حسابان که به موضوع انتگرال و مباحث وابسته به آن میپردازد
-
differential calculus
حساب دیفرانسیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] قسمتی از حسابان که به موضوع مشتق و مباحث وابسته به آن میپردازد
-
صورتحساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ← برگ خرید
-
bank balance 2
ماندهحساب بانکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] خالص موجودی حساب، یعنی دفعات بدهکار و بستانکار مشتری در یک بانک
-
arithmetic-logic unit, ALU
واحد حساب و منطق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] بخشی از پردازندۀ مرکزی رایانه که عملیات ریاضی و منطقی در آن انجام میشود
-
code of accounts
شناسۀ حسابها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] سامانۀ شمارهگذاری برای مشخص کردن هریک از اجزای ساختار ریزِ کار
-
reverse charging
به حساب مخاطب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که کاربر با استفاده از آن بتواند با توافق مخاطب تمام هزینه یا بخشی از آن را به حساب مخاطب بگذارد
-
tourism satellite account
حساب اقماری گردشگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نظامی محاسباتی در سطح ملی یا محلی که تمام پیامدهای مستقیم گردشگری بر اقتصاد را نشان میدهد
-
account hijacking
حسابربایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] جا زدن خود به جای مشتریان دیگر ازطریق ربودن شناسۀ حساب معتبر آنها
-
calculus of residues
حساب ماندهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مبحثی از نظریۀ توابع مختلط که به مطالعۀ ماندهها مربوط میشود
-
calculus of variations, variational calculus
حساب وَردشها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] شاخهای از ریاضیات که به مطالعۀ مسائلی در باب بیشینهسازی و کمینهسازی انتگرال معینِ دادهشده نسبت به متغیرهای وابستۀ تابع انتگرالده (integrand) میپردازد