کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حرف شرط و جزاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
preposition 2, adposition
حرفاضافه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] یکی از مقولههای اصلی واژگانی که رابطۀ میان سازههای جمله را نشان میدهد
-
prepositional phrase, PP
گروه حرفاضافهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] گروهی که هستۀ آن حرف اضافه است
-
prepositional
حرف اضافهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] دارای ویژگی حرف اضافه
-
preposition stranding
رهاسازی حرف اضافه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] باقی گذاشتن حرف اضافه در جایگاه خودش بدون متمم
-
جستوجو در متن
-
chromosome pairing
جفتشدگی فامتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] همجواری طولی و اتصال دقیق فامتنهای همساخت که شرط لازم برای تقسیم کاستمانی است متـ . همایگی synapsis
-
branch address
نشانی شاخه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نشانی دستوری که در صورت برقرار بودن شرط بعد از دستور شاخهگزینی اجرا میشود
-
consignment clause
شرط ارسال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بندی در اجارهنامۀ کشتی مربوط به تعیین نمایندۀ مالک یا اجارهکنندۀ کشتی برای انجام امور تخلیه و بارگیری
-
salvage clause
شرط بازگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بندی در قرارداد حمل بار که چگونگی و شرایط انجام خدمات بازگردانی در هنگام بروز حوادث را تعیین میکند
-
horizontal equity
عدالت افقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] یکسانی دسترسی و بهرهمندی از مراقبت سلامت به شرط یکسان بودن نیاز سلامت
-
freight clause, hire and payment clause
شرط اجارۀ کشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بندی در اجارهنامۀ کشتی که مبین مبلغ توافقی برای اجارۀ کشتی و نحوه و زمان پرداخت آن است
-
total fertility rate
میزان کلی باروری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] میانگین تعداد تولدهای زندۀ یک زن به شرط آنکه آن زن در تمام طول دورۀ باروری خود زنده باشد و میزانهای باروری نیز تغییر نکند اختـ . میزان ک.ب. TFR
-
grab discharge clause
شرط تخلیه با کاسچنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بندی در اجارهنامۀ کشتی مربوط به تخلیۀ کالای فلهای با کاسچنگ که براساس آن کلیۀ هزینههای اضافی اعم از کرایه و دیرانه بر عهدۀ حملکنندۀ کالاست
-
anchor and chain clause
شرط لنگر و زنجیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شرطی در بیمهنامۀ دریایی که به موجب آن بیمهگر قید میکند از پرداخت هزینۀ بازیافت لنگر ازدسترفتۀ کشتی که هنوز شناور است معاف باشد
-
call forwarding unconditional to centrex attendant
خدمات هدایت نامشروط تماس به کاروَر مرکز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که به مشترک خدمات خاص مرکز تلفن امکان میدهد همۀ تماسهای ورودی خود را بهطور خودکار و بدون شرط به کاروَر مرکز هدایت کند متـ . خدمات هدایت نامشروط برخوانی به کاروَر مرکز