کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حاكمیت ارضى پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
sovereignty
حاکمیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] اختیار یا قدرت عالیۀ یکپارچۀ دولت برای وضع و اعمال قوانین در سرزمینهای تحت صلاحیت خود
-
pooled sovereignty
حاکمیت تجمیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] اختیار قانونی که تعدادی از دولتها برای تصمیمگیری جمعی و سیاستگذاری عمومی به یک سازمان از میان خود واگذار میکنند
-
condominium
حاکمیت مشترک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ادارۀ یک سرزمین یا واحد سیاسی به دست دو یا چند دولت بهطور مشترک
-
Government & Binding Theory
نظریۀ حاکمیت و مرجعگزینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نظریهای در زبانشناسی زایشی که چامسکی آن را در سال 1981 معرفی کرد متـ . نظریۀ اصول و پارامترها principles & parameters theory