کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حاصل کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
product moment
گشتاور حاصلضربی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] امید ریاضی حاصلضرب متغیرهای تصادفیای که امکان دارد به توانهای مختلفی رسیده باشند متـ . گشتاور آمیخته mixed moment
-
Cartesian product
حاصلضرب دکارتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← حاصلضرب مستقیم
-
direct product
حاصلضرب مستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار متـ . حاصلضرب دکارتی Cartesian product
-
ionic product
حاصلِضرب یونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] حاصلِضرب غلظت یونهای موجود در یک محلول مشخص با توجه به ضرایب استوکیومتری (stoichiometry) آنها
-
energy product curve
خم انرژی حاصلضربی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] منحنی تغییرات انرژی حاصلضربی در نقاط مختلف میدان وامغناطنده
-
product category
رستۀ حاصلضرب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] رستهای که مجموعۀ اشیای آن حاصلضرب مجموعههای اشیای دو رستۀ مفروض و مجموعۀریختارهایش نیز حاصلضرب مجموعههای ریختارهای آن دو رسته باشد
-
جستوجو در متن
-
pasta
خمیراک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] انواع محصولات خمیری که از آرد زبر گندم سخت و در طی مراحل مختلف خمیر کردن و رشتهای کردن و خشک کردن حاصل شود
-
green manure
کود سبز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] کودی حاصل از کشت گیاهان و زیر خاک کردن آنها
-
catenary 1, alysoid, chainette
زنجیره 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] خم حاصل از آویزان کردن یک زنجیر یکنواخت از دو سر آن
-
dust explosion
انفجار غباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] انفجار حاصل از غبار ذرات قابلاشتعال در هنگام آسیاب کردن آرد یا شکر یا خشک کردن پاششی شیر و قهوۀ فوری در مجاورت منبع آتش
-
aerogel
هواژل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی جامد متخلخل که از خشک کردن ژلی که جمعشدگی کمی در آن رخ میدهد حاصل میشود
-
soymilk
شیرِ سویا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فراوردهای شیرمانند حاصل از پختن آرد سویای بدون پوست در آب و جدا کردن مواد جامد از آن
-
molecular metal
فلز مولکولی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مادۀ نافلزی که خواصی شبیه به فلزات دارد و معمولاً از دوپه کردن اکسایشی (oxidation doping) حاصل میشود
-
hibernate
خوابیدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] منتقل کردن محتویات حافظۀ موقت به حافظۀ ثابت، مثلاً دیسک سخت، تا بعداً بتوان آنها را به وضعیت قبلی برگرداند، بیآنکه تغییری در روند کار برنامهها حاصل شود متـ . خواب کردن