کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جُرم و گناه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
crime rate
نرخ جُرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] تعداد جرمی که برای هر واحد از جمعیت گزارش شده است
-
crime specimen
نمونۀ جُرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] نمونۀ بهجامانده از فرد مباشر جرم در صحنۀ جرم
-
centre of mass
مرکز جِرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نقطهای که جِرم کل مجموعهای از اجسام یا ذرات را میتوان در آنجا در نظر گرفت
-
calculus 1
جِرم 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← جِرم دندان
-
mass 2
جِرم 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] خاصیتی بنیادی که به موجب آن جسم در برابر تغییر سرعت از خود مقاومت نشان میدهد
-
scale2, fur
جِرم 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار] رسوبی که بر سطح فلزاتِ در تماس با آب در نتیجۀ تغییر خواص فیزیکی یا شیمیایی آب تشکیل میشود
-
supercritical mass
جِرم اَبَربحرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] آن مقدار مادۀ شکافتپذیری که جِرم آن بیش از جرم بحرانی است
-
critical mass
جِرم بحرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] جِرم مورد نیاز برای دستیابی به یک واکنش زنجیرهای
-
scaling 3
جِرمبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی، مهندسی بسپار] تشکیل رسوب از اجزای نامحلول آب بر سطح فلز
-
transnational crime
جُرم ترامرزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] فعالیت غیرقانونی شخص حقیقی یا حقوقی با پشتیبانی عملیاتی سازماندهیشدۀ گروههای تبهکار از فراتر از مرزهای ملی
-
tazir crime
جُرم تعزیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] تخطی جزئی از قوانین اسلامی که نوعی تخلف در مقابل جامعه محسوب شود نه خداوند
-
subcritical mass
جِرم زیربحرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] آن مقدار مادۀ شکافتپذیری که جرم آن کمتر از جرم بحرانی است
-
rest mass
جِرم سکون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] جِرم هر ذره در چارچوب لَختی که نسبت به ذره ساکن باشد
-
occupational crime
جُرم شغلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] اقدام قابل مجازاتی که با سوءاستفاده از فرصتهای شغلی انجام شده باشد
-
statutory crime
جُرم قانونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] بهطور عام، هر جرمی که در احکام قانونی تعریف شده باشد