کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جَلا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
luster 2
جلا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] برّاقیت ناشی از کنار هم بودن نواحی تاریک و روشن در سطح شیء
-
oil varnish, oleoresinous vehicle
روغن جلا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] نوعی ورنی حاوی رزین که در روغن حل شده است و اغلب براثر واکنشهای شیمیایی به فیلمی (film) جامد تبدیل میشود
-
lusterless paint
پوشرنگ بیجلا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] پوشرنگی که پرتوهای نور را چنان جذب میکند که هیچ نوع برقی بر سطح کار مشاهده نمیشود
-
جستوجو در متن
-
dullness 2
مرده بودن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] نبودِ جلا یا برّاقیت متـ . مردگی
-
mercerization
مرسریکردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] روشی برای افزایش جلا و قابلیت جذب مادۀ رنگرزی و استحکام کالاهای پنبهای
-
lustering
جلادهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] عملیاتی برای ایجاد جلا در نخ یا پارچه بهکمک گرما، فشار، بخار، اصطکاک، غلتککاری یا نظایر آن