کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوش و جَلا،()زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
rash
جوش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] بثورات موقتی بر روی پوست که معمولاً با سرخی یا خارش همراه باشد متـ . دانه 3
-
boil-up/ boilup
جوشآوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] جوشاندن خروجی پایینی برج برای بازگرداندن بخش تبخیریافته
-
union
جوشخوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] ترمیم شکستگی یا برش استخوان
-
defective weld
جوش معیوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] عیبی ناشی از گسترش عرضی ترک در جوشکاری بین دو ریل که منشأ آن محبوس شدن هوا یا ترک ریز اولیه است
-
nonunion
جوشنخوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] وضعیتی آسیبشناختی که در آن استخوان شکسته یا برشخورده جوش نخورده باشد
-
boiling point
دمای جوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] دمایی که در آن جسم خالص در فشار ثابت از حالت مایع به گاز تبدیل میشود
-
boil-up ratio
نسبت جوشآوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] نسبت بخار جوشآوری به فراوردۀ پایینی برج
-
boil-up rate, through put
آهنگ جوشآوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] مقدار حجمی بخار بازگشتی از جوشآور، از پایین به بالای برج، در واحد زمان
-
reef breccia
جوشآبسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] سنگی حاصل از تراکم خُردههای سنگآهک که از شکستن یک آبسنگ براثر امواج یا باد یا کشَند ایجاد میشود
-
kettle reboiler
جوشآور دیگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] جوشآوری که از مایع داغ جاری در لوله برای تبخیر اجزای سبک مایع جاری در پوسته استفاده میکند
-
thermosiphon reboiler
جوشآور گرماسیفونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] جوشآوری که در آن ستون مایع (liquid head) بهعنوان عامل گردش طبیعی برای جوشآوری استفاده میشود
-
azeotropic distillation
تقطیر همجوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] تقطیری که در آن دو یا چند مادۀ همجوش با افزودن مادۀ سوم از یکدیگر جدا میشوند
-
ununited fracture
شکستگی جوشنخورده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی شکستگی که کاملاً جوش نخورده باشد
-
boiling point elevation
صعود نقطۀ جوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] افزایش نقطۀ جوش محلول در مقایسه با نقطۀ جوش حلاّل خالص که در نتیجۀ تأثیر جسم حلشده پدید میآید
-
acne diet, acne-free diet
رژیم رُخجوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رژیمی برای جلوگیری از بروز یا عدم افزایش رُخجوش