کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوان مرگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
young ice
یخ جوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یخ دریا یا دریاچه که بهتازگی تشکیل شده است و ضخامت آن از پنج تا بیست سانتیمتر است
-
juvenile wood, core wood, immature wood, juvenile core, pith wood
جوانچوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] هستۀ داخلی بافت چوبی اطراف مغزه (pith) که در آن یاختهها ازنظر ابعاد یا ساختار به حد نهایی تکامل خود نرسیدهاند
-
bud abscission
جوانریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ریزش جوانههای گل براثر عوامل نامساعد محیطی و کاراندامشناختی و آفات و بیماریها