کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوانهزدایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
debudding, disbudding
جوانهزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← هرس جوانه
-
واژههای مشابه
-
bud scale
فلس جوانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی، کشاورزی- علوم باغبانی] برگ تغییرشکلیافتهای که جوانۀ گیاهان چندساله را میپوشاند و از آنها محافظت میکند متـ . جوانهپوش tegmentum, cataphyll
-
bud pruning
هَرَس جوانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] زدودن جوانههای جانبی از تنۀ درختان برای جلوگیری از رشد و تبدیل آنها به شاخه متـ . جوانهزدایی debudding, disbudding
-
bud primordium
آغازۀ جوانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ابتداییترین ساختار در مرحلۀ نمو جوانه
-
apical bud, terminal bud
جوانۀ انتهایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی، مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جوانۀ رویشی یا زایشی در انتهای شاخه
-
tegmentum, cataphyll
جوانهپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی، کشاورزی- علوم باغبانی] ← فلس جوانه
-
lateral bud
جوانۀ جانبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی، مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جوانهای که در زاویۀ بین شاخه و برگ تشکیل میشود
-
budding 1
جوانهزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] نوعی تکثیر غیرجنسی ازطریق رویش یاختۀ جدید از کنار یاختۀ دیگر که بیشتر در مخمرها روی میدهد
-
accessory bud
جوانۀ فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] جوانهای که در کنار جوانۀ اصلی میروید
-
adventitious bud
جوانۀ نابجا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] جوانهای که در جای خود تشکیل نشده باشد
-
deflocculation
لختهزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] پراکنش ذرات دوغاب با افزودن مقدار اندکی مواد افزودنی مناسب متـ . روانسازی
-
pickling smut
لکهزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] زدودن لکهها از سطح فلز پس از قطعهشویی
-
oil clearance
نفتزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] جمعآوری آلودگیها و ضایعات نفتی از سطح آب
-
noise suppression
نوفهزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] روشی برای کاهش یا حذف اثرات نشانکها/ سیگنالهای الکتریکی ناخواسته