کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جمله 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
lines 1
جمله 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] عبارات و سخنانی که شخصیتهای نمایش یا فیلم بیان میکنند متـ . جملۀ نمایشی
-
جستوجو در متن
-
inductive definition
تعریف استقرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تعریف یک دنباله با مشخص کردن جملۀ اول آن و رابطهای بازگشتی که با آن هر جملۀ دنباله از جمله یا جملههای قبل از آن به دست میآید
-
dominating series
سری غالب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] سریای که هر جملۀ آن ناکمتر از جملۀ متناظر در سری مفروض دیگری است
-
inductive step
گام استقرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] بخشی از تعریف بازگشتی یا تعریف استقرایی که مبین تولید هر جملۀ دنباله از جمله یا جملههای قبلی است
-
anaphora 3
مرجعداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] رابطۀ میان مرجعدار و مرجع در جمله یا جملههای پیشین یا پسین
-
topic
مبتدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] در ساخت اطلاع جمله، شخص یا چیزی که خبر دربارۀ آن است و نخستین سازۀ اصلی جمله به شمار میرود
-
proposition, propositional meaning, propositional content
گزاره 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] معنای تحتاللفظی یا صریح جمله
-
topicalization
مبتداسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] حرکت یک سازه به آغاز جمله
-
perlocutionary act, perlocutionary effect
کنش تأثیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] تأثیر بیان جمله بر شنونده
-
constituent structure
ساخت سازهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ساخت درونی جمله و گروه
-
rheme
پایانبخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] آنچه در جمله در پی آغازگر میآید
-
pitch accent
تکیۀ زیروبمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واحد سازندۀ آهنگ جمله
-
denotation, denotative meaning, referential meaning
معنای صریح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] معنای خارج از بافت واژهها و جملهها
-
adjective clause
بند صفتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] بندی که در جمله نقش صفت را ایفا میکند