کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جمع 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
addition 1
جمع 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] عملی برای ترکیب دو عنصر در مجموعهای با ساختار مشخص که مهمترین خاصیت آن جابهجایی است
-
جستوجو در متن
-
sum
مجموع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] حاصل عمل جمع یا عبارتی که بیانگر جمع چند شیء ریاضی باشد
-
additive group
گروه جمعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] گروهی که عمل آن جمع است
-
ring 1
حلقه 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مجموعهای با دو عمل دوتایی شرکتپذیر موسوم به جمع و ضرب که با عمل جمع یک گروه آبلی است و ضرب نسبت به جمع از چپ و راست توزیعپذیر است
-
abdominal fatness
چاقی شکم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] چاقی ناشی از جمع شدن چربی در شکم
-
skimmer
رویهگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دستگاهی برای جمعآوری روماندها
-
doming
گنبدی شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] جمع شدن مادۀ غذایی در هنگام پخت
-
information gathering
گردآوری اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] عمل جمعآوری اطلاعات
-
fixed landing gear
ارابۀ فرود ثابت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ارابۀ فرودی که قابلیت جمع شدن ندارد
-
fixed tail wheel
چرخِ دُم ثابت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] چرخ دُمی که قابلیت جمع شدن ندارد
-
nectary
شهددان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] اندامی که در آن شهد ترشح و جمع میشود
-
aggregate data
دادههای انبوهشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] دادههایی که از دو یا چند منبع جمعآوری شدهاند
-
aggregate 3
انبوههسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] جمعآوری و گردآوری و همگذاری دادههایی که از دو یا چند منبع مختلف گرفته میشوند
-
anode 1
آند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] جمعکنندۀ الکترونها در لامپ الکترونی