کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جفت و جلا کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
stereo imagery/ stereo image
جفتتصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] دو تصویر همپوشان از یک موضوع که مشاهدۀ آن دیدی سهبعدی را القا میکند
-
image pair
جفتتصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] دو تصویر همپوشان که برای برجستهبینی یا اندازهگیری سهبعدی برداشته شده باشند
-
jump shooter
جفتزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] 1. بازیکنی که در انجام پرتابهای جفت مهارت خاص دارد 2. بازیکنی که پرتاب جفت انجام میدهد
-
placenta praevia/ placenta previa, placental presentation
جفت سرراهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] جفتی که با قرار داشتن در بالا یا نزدیکی گلوی زهدان، زایمان را با دشواری مواجه میکند
-
clash cymbals
جفتسِنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← سِنج
-
coupling 1
جفتشدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] برهمکنش هستهها در یک مولکول
-
minimal pair
جفت کمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] دو تکواژ که تنها در یک واج با هم تفاوت دارند
-
thermoelectric couple
جفت گرماالکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← گرماجفت
-
dual spacing
فاصلۀ جفتچرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] فاصلۀ خطهای مرکزی جفتتایر بر روی یک جفتچرخ خودرو باری
-
tyre clearance
هواخور جفتتایر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] حداقل فاصلۀ لازم بین دیوارههای دو تایر کنار هم بر جفتچرخ خودروهای باری
-
coupling constant
ثابت جفتشدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] برهمکنش هستهها در تشدید مغناطیسی هسته که با نماد J نشان داده میشود
-
tropical cyclone twins
جفتچرخند حارّهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دو چرخند حارّهای پادگرد (counterrotating) که در دو سوی استوا قرار دارند
-
shielded pair
جفت حفاظدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] خط انتقالی با دو سیم که هریک از آنها با پوششی رسانا احاطه شده است
-
placenta praevia marginalis/ placenta previa marginalis, lateral placenta praevia/ lateral placenta previa, marginal placenta praevia/ marginal placenta previa
جفت سرراهی جانبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی جفت سرراهی که در کنارۀ دهانۀ زهدان قابل لمس است
-
placenta praevia centralis/ placenta previa centralis, total placenta praevia/ total placenta previa, central placenta praevia/ central placenta previa
جفت سرراهی مرکزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی جفت سرراهی که دهانۀ داخلی زهدان را بهصورت کامل میپوشاند