کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جدا نمودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
creep feeding
تغذیۀ جدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] تغذیۀ برهها و گوسالههای شیرخوار بهنحویکه غذای آنها از دسترس حیوانات بزرگتر دور باشد
-
detached binary
دوتایی جدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] منظومهای دوتایی که در آن هیچیک از دو ستاره به لپِ روش (Roche lobe) خود نرسیده است
-
off-the-car balancing
میزانسازی جدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی میزانسازی تایر در وضعیتی که چرخ از خودرو جدا شده است
-
coachbuilt body
بدنۀ شاسیجدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] بدنهای که از شاسی جدا است و با آن واحد یکپارچهای را تشکیل نمیدهد
-
semidetached binary
دوتایی نیمجدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] منظومهای دوتایی که در آن یکی از ستارهها لپِ روش (Roche lobe) خود را پُر کرده است
-
جستوجو در متن
-
implementation
پیادهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی] محقق ساختن یک طرح نرمافزاری و عملیاتی نمودن آن