کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جدا رفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
creep feeding
تغذیۀ جدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] تغذیۀ برهها و گوسالههای شیرخوار بهنحویکه غذای آنها از دسترس حیوانات بزرگتر دور باشد
-
detached binary
دوتایی جدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] منظومهای دوتایی که در آن هیچیک از دو ستاره به لپِ روش (Roche lobe) خود نرسیده است
-
off-the-car balancing
میزانسازی جدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی میزانسازی تایر در وضعیتی که چرخ از خودرو جدا شده است
-
coachbuilt body
بدنۀ شاسیجدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] بدنهای که از شاسی جدا است و با آن واحد یکپارچهای را تشکیل نمیدهد
-
semidetached binary
دوتایی نیمجدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] منظومهای دوتایی که در آن یکی از ستارهها لپِ روش (Roche lobe) خود را پُر کرده است
-
جستوجو در متن
-
sync roll
پرش تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] بالا و پایین رفتن سریع تصویر تلویزیون بهدلیل از بین رفتن همگاهی
-
presbyopia
پیرچشمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] دوربینی و اختلال دید براثر بالا رفتن سن، که در آن با از دست رفتن تدریجی خاصیت ارتجاعی عدسی چشم، قدرت تطابق کم میشود
-
ploughing
فرمانگریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] از دست رفتن فرمانگیری خودرو
-
remission
فروکش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] کاهش یا از بین رفتن علائم بیماری
-
pit 2
گود رفتن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] فرورفتن برای مدتی کوتاه
-
abortion
سِقط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] از بین رفتن رویان در مراحل نمو
-
analgesia
دردزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] تسکین درد بدون از بین رفتن هوشیاری
-
hyperuricemia
بیشاوریکخونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] بالا رفتن سطح اوریکاسید خون
-
proceed
رهسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] رفتن به سمت مقصدی معین یا ادامۀ سفر