کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جامهخانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
raw bar
صدفخانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] غذاخوری یا بخشی از آن که در آن انواع صدف و حلزون زنده موجود است و غالباً بهصورت خام عرضه میشود
-
خانۀ بهبود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← خانۀ خودیابی
-
health house
خانۀ بهداشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] واحد ارائهکنندۀ خدمات مراقبت اولیۀ سلامت مستقر در روستا
-
recovery home
خانۀ خودیابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مکانی برای گرد آمدن جماعتی خودگردان با هدف خودیابی درمان اعتیاد متـ . خانۀ بهبود
-
housekeeping
خانهداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نظافت و آراستن اتاقها و راهروهای مهمانخانه/ هتل
-
vault2
خزانهخانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] اتاقی برای نگهداری اشیای قیمتی، معمولاً در زیر زمین
-
costumer, wardrobe master
جامهدار 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فردی که مسئولیت آمادهسازی و نگهداری و پوشاندن لباس بازیگران را در سر صحنۀ فیلمبرداری بر عهده دارد
-
vestryman, vestrywoman
جامهدار 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] عضوی از جامهخانۀ کلیسا یا نمازخانه
-
incubator, etuve
گرمخانه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] اتاقکی که کشتها را در دمای مشخص و برای مدتزمان معین در آن نگهداری میکنند
-
sauna
گرمخانه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] اتاقی ویژه با حرارت زیاد که ورزشکاران و افراد عادی معمولاً برای کاهش وزن از آن استفاده میکنند
-
incubation
گرمخانهگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] نگهداری محیط کشت تلقیحشده در شرایط خاص محیطی برای مدتزمانی معین بهمنظور تأمین شرایط مناسب رشد
-
cell complex
مجتمع خانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فضای توپولوژیکی هاوسدورف تفکیکپذیر که اجتماعی از خانههای ازهمجداست
-
finite cell complex
مجتمع خانهای متناهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مجتمعی خانهای که تعداد خانههای آن متناهی است
-
hotelier 1
مدیر مهمانخانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] فردی که ادارۀ تمامی امور مربوط به مهمانخانه/ هتل را بر عهده داشته باشد متـ . مدیر هتل
-
house aircraft
هواگَرد خانهماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواگَردی که در تملک کاربری که معمولاً همان شرکت سازنده است باقی میماند و منحصراً برای پژوهش یا توسعه از آن استفاده میشود