کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیغه ٔ پشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
dike 1
آذرینتیغه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودۀ نفوذی آذرین و تختِ ناهمساز با لایهبندی که همچون تیغهای سنگهای مجاور خود را قطع میکند متـ . تیغه 3
-
cloison
تیغه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] در نقاشی، خط تیرۀ میان دو رنگ مکمل
-
تیغه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] ← دستگاه برش
-
تیغه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← آذرینتیغه
-
septum 1
تیغه 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] دیوارۀ جداکنندۀ دو تودۀ بافت نرم یا دو حفره
-
share, blade 4
تیغه 5
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] قسمتی از بدنۀ گاوآهن برگردان که در خاک فرومیرود و برشی افقی در زیر خاک ایجاد میکند
-
slide 1, lame (fr.)
تیغه 6
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] صفحۀ شیشهای که نمونۀ مورد مطالعۀ میکروسکوپی را بر روی آن قرار دهند
-
voicing edge
تیغه 7
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] لبۀ تیز پنجره (window) در برخی نایها که براثر برخورد هوا با آن، صوت تولید میشود
-
laminar 3
تیغهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی تَمَکنی که در آن تخمکها از سطح دیوارهها برخاستهاند
-
propeller blade 2
تیغۀ پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از پرههایی که به توپی پروانه متصل هستند
-
birefringent plate
تیغۀ دوشکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] قطعۀ اپتیکی تخت و نازکی که ایجاد دوشکستی یا شکست دوگانه میکند
-
rudder blade, rudder body
تیغۀ سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخش مسطح اصلی سکان که به محور سکان متصل است و سطح مورد نیاز برای اثرگذاری و فشار جانبی بر آب را فراهم میکند
-
switch rail, tongue rail, blade rail
تیغۀ سوزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ریلی با مقطع متغیر که در ابتدای سوزن قرار میگیرد و امکان تغییر مسیر حرکتِ قطار را فراهم میکند
-
watertight floor
تیغۀ ضدِآب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از دیوارههای محکم ضدآب در دورتادور مخزنهای آب ترازه که در زیر دیوارههای عرضی قرار میگیرد و بخشی از تیغهبندی مخازن ترازه را تشکیل میدهد
-
stall fence
تیغه ضدواماندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تیغهای که هدف اصلی آن بهبود عملکرد هواپیما در هنگام واماندگی است