کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیره زیاس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
black ice
یخ تیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یخ تازۀ نازک در آب شیرین یا شور که به علت شفافیت ناشی از ساختار دانهای ستونی آن تیره دیده میشود
-
brown flour
آرد تیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] آردی که حاوی بخش اعظم سبوس دانۀ کامل غلات است
-
blackening
تیرهکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] فرایند نشاندن نوعی پوشش تبدیلی اکسیدی سیاه یا آبی یا قهوهای بر روی آهن یا فولاد یا روی یا کادمیم
-
تیرۀ کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← خط پیوند
-
melanocratic rock, dark-coloured rock
سنگ تیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ آذرینی که شاخص رنگی آن بین 65 تا 95 درصد است
-
dark chocolate,black chocolate
شکلات تیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← شکلات تلخشیرین
-
low-key lighting
نورپردازی مایهتیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوعی نورپردازی که در آن نسبت نواحی تیره به روشن بیشتر و نسبت تباین (contrast ratio) تصویر بالا است
-
holomelanocratic rock
سنگ تمامتیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ آذرینی که بیش از 95 درصد کانی تیره دارد
-
Phoebetria fusca
مرغ توفان دودهای تیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از دیومِدیان و راستۀ کبوتردریاییسانان که کوچک و خاکستری تیرۀ مایل به سیاه است و پاهای رنگپریدۀ مایل به سفید دارد