کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیرهکاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
blackening
تیرهکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] فرایند نشاندن نوعی پوشش تبدیلی اکسیدی سیاه یا آبی یا قهوهای بر روی آهن یا فولاد یا روی یا کادمیم
-
واژههای مشابه
-
dash 1
تیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] خطی کوتاه به شکل « ـ » که از خط پیوند بلندتر است و عموماً برای جدا کردن دو واحد از یکدیگر در نوشتار به کار میرود متـ . خط فاصله
-
family
تیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ششمین رتبۀ رسمی در آرایهشناسی موجودات زنده، بالاتر از سرده و پایینتر از راسته
-
black ice
یخ تیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یخ تازۀ نازک در آب شیرین یا شور که به علت شفافیت ناشی از ساختار دانهای ستونی آن تیره دیده میشود
-
brown flour
آرد تیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] آردی که حاوی بخش اعظم سبوس دانۀ کامل غلات است
-
تیرۀ کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← خط پیوند
-
melanocratic rock, dark-coloured rock
سنگ تیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ آذرینی که شاخص رنگی آن بین 65 تا 95 درصد است
-
dark chocolate,black chocolate
شکلات تیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← شکلات تلخشیرین
-
soldering 1
لحیمکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] نوعی ایجاد اتصال با استفاده از فلز پرکننده در دمای پایینتر از 450 درجۀ سلسیوس و زیر نقطۀ ذوب فلز پایه که در آن نفوذ در اتصال براثر خاصیت مویینگی است متـ . لحیمکاری نرم soft soldering
-
working collection, breeder's collection
مجموعۀ کاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مجموعهای از نمونههای شمارهدار که در دما و رطوبت معمولی نگهداری میشود و مورد استفادۀ بهنژادگر یا محققان قرار میگیرد
-
conservatism
محافظهکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] گرایش عمدتاً سیاسی خواهان تثبیت وضعیت موجود اجتماعی براساس حفظ ارزشها و سنتها که عموماً با مقاومت و بدبینی در برابر هرگونه نوجویی در فرایندهای اجتماعی همراه است
-
working limits
محدودۀ کاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] بخشی از خط با محدودههای مشخص و تعریفشده که تحت نظارت فرد مسئول قرار دارد
-
working anchor
لنگر کاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] در نیمکرۀ شمالی، لنگر سینۀ چپ کشتی که به دلیل وزش و جهت بادها بیشترین کاربری را دارد
-
silver plating
نقرابکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پوششدهی فلز با نقرۀ خالص یا آلیاژی از آن