کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکسالاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
monocracy1
تکسالاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظامی سیاسی که در آن زمام حکومت در دست یک فرد قرار دارد
-
واژههای مشابه
-
technocracy, technocratie (fr.)
فنسالاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] زمامداری کارشناسان و صاحبان فن که بر دانش و مهارتهای فنی تکیه دارند
-
democracy
مردمسالاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظامی سیاسی که در آن برگزیدگان مردم حکومت میکنند
-
pantisocracy
همگانسالاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] شکلی از سازمان اجتماعی بدون حکومت که در آن همۀ افراد از یک مرتبه و مقام اجتماعی برخوردارند و کسی بر دیگری تفوق ندارد
-
autocracy, monocracy2
یکهسالاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظامی سیاسی که در آن زمام حکومت در دست حاکم مستبد و خودکامه قرار دارد
-
mesocracy
میانگانسالاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] جامعهای که در آن طبقۀ متوسط حکومت میکند
-
stratocracy
ارتشسالاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظامی سیاسی که در آن نیروهای مسلح به مدت طولانی زمام حکومت را در دست دارند و این امر به یک سنت سیاسی تبدیل شده است
-
gynarchy, gynecocracy, gynocracy
زنسالاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] حکومتی که زنان آن را اداره میکنند
-
meritocracy
شایستهسالاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظامی که در آن انتصاب افراد براساس استعداد و قابلیت و توان آنها صورت میگیرد، نه براساس ثروت و روابط خویشاوندی و اجتماعی
-
avunculate, avunculism,avuncularism
داییسالاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] نقش و رابطۀ ویژۀ یک مرد با فرزندان خواهرش بهویژه با پسران او در برخی جوامع
-
bureaucracy
دیوانسالاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] ادارۀ امور کشور ازطریق تشکیلات متمرکز و مرتبط، براساس نظام سلسلهمراتبی اداری
-
singles
مسابقات تکبهتک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در مسابقهها یا بازیهایی که بهصورت دوبهدو نیز برگزار میشود، رقابتهایی که در هریک از آنها یک ورزشکار در برابر ورزشکاری دیگر به رقابت میپردازد
-
electronic democracy, e-democracy
مردمسالاری الکترونیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] استفاده از فنّاوریهای ارتباطات الکترونیکی، مانند اینترنت، برای پیشبرد فرایندهای مردمسالارانه در حکومتهای مردمسالار
-
mediocracy
کممایهسالاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظامی که در آن افراد و گروههایی که ازنظر فکری و فرهنگی در سطح متوسط یا پایینتر قرار دارند حکومت میکنند