کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تُخم و تَرَکه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ovate, egg-shaped
تخممرغی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی شبیه به برش طولی تخممرغ در گیاهان که یک سر آن پهنتر از سر دیگر باشد متـ . تخممرغوار ovoid
-
egg-yolk agar
آگار زردۀ تخممرغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] محیط کشت حاوی زردۀ تخممرغ که در آن به دلیل آبکافت لسیتین هالهای در اطراف پَرگَنهها ایجاد میشود
-
ovoid
تخممرغوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ← تخممرغی
-
very deeply ovoid
تخممرغی بسکشیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی به شکل تخممرغ در گیاهان که نسبت طول به عرض آن دو به یک باشد
-
finely ovoid
تخممرغی کامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی به شکل تخممرغ در گیاهان که نسبت طول به عرض آن شش به پنج باشد
-
deeply ovoid
تخممرغی کشیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی به شکل تخممرغ در گیاهان که نسبت طول به عرض آن سه به دو باشد
-
zygote intrafallopian transfer, ZIFT
انتقال درونلولهای تخم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] انتقال تخم (zygote) یا تخمها به درون لولۀ فالوپ