کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تَمَيَّزُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
auditory discrimination
تمیز شنیداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] توانایی تشخیص محرکهای صوتی از یکدیگر
-
جستوجو در متن
-
typification, examplification
گونهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تمیز دادن گونههای مختلف از یکدیگر
-
differentiation 2
تمایزگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تمیز حسّی محرکهای متفاوت
-
spray chamber
اتاقک افشانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] محفظهای که در آن با پاشاندن حلاّل، گاز را تمیز میکنند
-
napperon, slip cloth
لچکی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] رومیزی کوچکی که برای تمیز نگه داشتن رومیزی بزرگتر بر روی آن میاندازند
-
maid, housemaid
اتاقدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شخصی که اتاقهای مهمانخانه/ هتل را تمیز و مرتب میکند
-
wheel cleaner
ساچمهزن چرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دستگاهی برای تمیز کردن سطح چرخ به روش ساچمهزنی
-
ream
بُرقوزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] تمیز کردن سطح آسیبدیده یا سوراخشده پیش از تعمیر کردن یا پنچرگیری
-
water blasting
آبزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پاشیدن آب با فشار زیاد برای تمیز کردن و زدودن پوسته و زواید
-
windshield washer fluid, windscreen washer fluid, washer fluid
مایع شیشهشو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] محلولی که با آبپاش شیشۀ جلو برای تمیز کردن شیشۀ جلو به آن پاشیده میشود
-
airblasting
هوازنی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] تمیز کردن سطح بیرونی یا درونی اجسام بهوسیلۀ هوا، با اعمال فشار زیاد
-
purge compound, flushing compound, cleaning compound
آمیزۀ پاکسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] آمیزهای که بهصورت خاص برای تمیز کردن درون ماشینآلات فراوری تهیه میشود
-
cleaning 2
تمیزکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، خوردگی، مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] تمیز کردن سطوح قطعات صنعتی با عملیات مکانیکی دستی یا ماشینی
-
ancillary services
خدمات جنبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] خدماتی از قبیل تمیز کردن و جابهجایی وسایل مهمانان در مراکز اقامتی