کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توزین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
load weighing
توزین بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تعیین وزن بار وسیلۀ نقلیۀ ریلی ازطریق اندازهگیری بخشی از بار و برآورد وزن کل بار با استفاده از شیر توزین
-
weighing valve
شیر توزین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی شیر که از آن برای توزین بار وسیلۀ نقلیۀ ریلی استفاده میشود
-
جستوجو در متن
-
additional fuel, unusable fuel
سوخت افزوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] سوختی که برای مقاصد عملیاتی ازقبیل توزین و تعادل و رعایت حداقلها حمل میکنند
-
wagon weighbridge, freight car scale, track scale
باسکولِ خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] وسیلهای در نقاط مشخصی از طول خط یا بین دو واگن، برای توزین واگنها
-
cargo handling
بارورزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پرداختن به تمامی امور کالا، شامل بارگیری و تخلیه و توزین و بارشماری و مانند آن
-
pycnometer, pyknometer
چگالیسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ظرفی مدرج با حجم معین که چگالی مایع درون آن را ازطریق توزین مشخص میکنند متـ . چگالیسنج مایع
-
pycnometry
چگالیسنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اندازهگیری چگالی مایع ازطریق توزین آن در ظرفی با حجم معین متـ . چگالیسنجی مایع