کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توجه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
attention span
گسترۀ توجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] 1. تعداد موضوعاتی که در یک ارائۀ کوتاه بهصورت مجزا درک میشوند 2. مدتزمانی که فرد میتواند بر یک موضوع تمرکز کند
-
area of interest
منطقۀ توجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] منطقۀ تحت فرمان فرمانده که متناسب با اهداف جاری عملیات است و منطقۀ نفوذ و مناطق همجوار آن را شامل میشود و تا خاک دشمن نیز گسترش مییابد
-
attention seeking
توجهطلبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] هرگونه رفتاری که برای جلب تأیید و توجه دیگران صورت گیرد
-
attention-switching exercise
تمرین توجهگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] هریک از تمرینهایی که فرد با کمک آنها میتواند افکار خود را از موضوعاتی مانند ولع و وسوسۀ مصرف مواد و الکل منحرف کند و به سمت وقایع اطرافش متوجه کند
-
جستوجو در متن
-
slab approximation
تقریب تختالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] در لایۀ آمیخته، تقریبی برای ساده کردن با توجه به تکانۀ افقی
-
fix 2
نقطه کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مشخص کردن محل کشتی و هواپیما و سایر اهداف روی نقشه که ازطریق امواج رادیویی یا تطابق نجومی و با توجه به طول و عرض جغرافیایی انجام میشود
-
stopping sight distance
فاصلۀ ایمن توقف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] فاصلۀ مورد نیاز راننده برای متوقف کردن ایمن وسیلۀ نقلیه با توجه به شرایطی مانند شیب و روسازی راه و سرعت وسیلۀ نقلیه