کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توازن آبشناختی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
trimming tank/ trim tank
مخزن توازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مخزن سوختی با فاصلۀ مشخص از گرانیگاه هواگَرد که با جابهجایی سوخت بین آن و مخزن اصلی، تعادل حول محور عرضی حفظ میشود
-
Bodybalance, Bodyflow
تنتوازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] طراحی ویژهای از فعالیتهای ورزشی همراه با موسیقی و برگرفته از یوگا و تایچی و پیلاتس که در آن فرد ازطریق مجموعهای از حرکات کششی به هماهنگی و انعطافپذیری بدنی و آرامش دست مییابد
-
balancer
توازنبخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] کشوری بانفوذ یا قدرتمند که در یک وضعیت نامتعادل برای برقراری موازنۀ قدرت به سود کشور یا ائتلاف ضعیفتر وارد عمل میشود
-
balancing 1
توازنبخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] اقدام یک دولت موردتهدید برای ائتلاف با دیگر دولتهای موردتهدید درجهت ایجاد موازنه در برابر دولت تهدیدکننده و مقابله با آن متـ . توازنبخشی سخت hard balancing
-
trim drag
پَسار توازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] افزایش پایدار پَسار القایی، در پی جابهجایی سطوح، برای غلبه بر نیروی روبهپایین دُم افقی و پَسار القایی آن و مؤلفۀ موازی با فروشار بر روی آن
-
balance coil
پیچۀ توازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] سیملولهای با هستۀ آهنی و پیچهای قابلتنظیم برای تبدیل مدار دوسیمی به مدار سهسیمی
-
ballast water
آبِ توازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] آبی که در مخازن کشتیها پس از تخلیۀ بار آنها برای حفظ تعادل بارگیری میشود و معمولاً پسابی روغنی است که نیاز به تصفیه دارد
-
hydrostatic balance
توازن آبایستایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] توازن میان نیروهای شیو قائم فشار و شناوری
-
hard balancing
توازنبخشی سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ← توازنبخشی
-
soft balancing
توازنبخشی نرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] توازنبخشی با بهرهگیری از مجموعهای از روشهای غیرنظامی ازجمله توسل به نهادهای بینالمللی و اهرمهای اقتصادی و اقدامهای دیپلماتی
-
ecological balance
توازن بومشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] برقرار بودن تعادل بین اجزای یک اجتماع طبیعی بهطوریکه اعضای وابسته به آن نسبتاً ثابت بمانند و بومسازگان آنها پایدار باشد
-
hydrophile lipophile balance
توازن آبدوستی- چربیدوستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] تمایل نسبی همزمان یک نامیزهگر (emulsifier) به دو فاز یک سامانۀ نامیزه