کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توازنبخشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
balancing 1
توازنبخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] اقدام یک دولت موردتهدید برای ائتلاف با دیگر دولتهای موردتهدید درجهت ایجاد موازنه در برابر دولت تهدیدکننده و مقابله با آن متـ . توازنبخشی سخت hard balancing
-
واژههای مشابه
-
balance 2
توازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] درجۀ تطبیق الکتریکی میان دو طرف هر زوجسیم بافه یا میان مدار دوسیمه و شبکۀ تطبیقدهی در مجموعۀ پایاندهی چهارسیمه
-
hard balancing
توازنبخشی سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ← توازنبخشی
-
soft balancing
توازنبخشی نرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] توازنبخشی با بهرهگیری از مجموعهای از روشهای غیرنظامی ازجمله توسل به نهادهای بینالمللی و اهرمهای اقتصادی و اقدامهای دیپلماتی
-
trimming tank/ trim tank
مخزن توازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مخزن سوختی با فاصلۀ مشخص از گرانیگاه هواگَرد که با جابهجایی سوخت بین آن و مخزن اصلی، تعادل حول محور عرضی حفظ میشود
-
Bodybalance, Bodyflow
تنتوازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] طراحی ویژهای از فعالیتهای ورزشی همراه با موسیقی و برگرفته از یوگا و تایچی و پیلاتس که در آن فرد ازطریق مجموعهای از حرکات کششی به هماهنگی و انعطافپذیری بدنی و آرامش دست مییابد
-
water balance
توازن آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← ترازینۀ آب
-
balancer
توازنبخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] کشوری بانفوذ یا قدرتمند که در یک وضعیت نامتعادل برای برقراری موازنۀ قدرت به سود کشور یا ائتلاف ضعیفتر وارد عمل میشود
-
trim drag
پَسار توازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] افزایش پایدار پَسار القایی، در پی جابهجایی سطوح، برای غلبه بر نیروی روبهپایین دُم افقی و پَسار القایی آن و مؤلفۀ موازی با فروشار بر روی آن
-
kingstone valve
شیرفلکۀ توازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هریک از شیرفلکههای بزرگ زیردریایی که امکان ورود آب را به مخزنهای ترازه فراهم میکند تا زیردریایی بتواند به عمق فرو رود
-
balance coil
پیچۀ توازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] سیملولهای با هستۀ آهنی و پیچهای قابلتنظیم برای تبدیل مدار دوسیمی به مدار سهسیمی
-
ballast water
آبِ توازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] آبی که در مخازن کشتیها پس از تخلیۀ بار آنها برای حفظ تعادل بارگیری میشود و معمولاً پسابی روغنی است که نیاز به تصفیه دارد
-
partial burial
تدفین بخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تدفینی که در آن تنها بخشی از جسد دفن شده باشد
-
sacrament
تقدسبخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] فرایندی آیینی برای تبرک بخشیدن به یک شیء یا موجود زنده یا یک باور و اسطوره